بقلم: رازگو بلوچ
انبوهی از نوشته ها و وبلاگها در فضای مجازی وجود دارد و همه روزه به عده آنها افزوده می شود. هر روز چند نفر تازه وارد میدان می شوند و چند نفر بار و بندیل وخود را جمع کرده و ترک کیبرد می کتنند. با نگاهی ساده می توان دست کم 4 ویژگی را در نوشته های فضای مجازی مشاهده کرد. حال اگر فرض کنیم هر نوشته ای فقط می تواند دارای یک ویژگی باشد و نه بیشتر، انواع نوشته های زیر را می توان متصور شد:
ویژگی تخصصی بودن: هدف فرد ترویج یک حرفه یا دانش است. خواننده برای یادگیری به آن مراجعه می کند و نویسنده برای کسب سابقه و اعتبار حرفه ای و تخصصی می نویسد و یا مطالب دیگران را جمع آوری می کند. تمایل به علنی کردن هویت حقیقی یا حقوقی نویسنده در این نوع نوشته ها بالاست.
ویژگی تفننی بودن: اینگونه مطالب برای دل نویسنده خلق یا کپی و ارسال می شوند. معمولا در آن آمار مراجعه کنندگان مهم، نظر دهی آنها خیلی مهمتر و تعداد پست های ارسالی هم تا حد زیادی مهم است. اما استمرار درنوشتن و رعایت فواصل زمانی مناسب اهمیتی ندارد.
ویژگی رسالت دار بودن: انگیزه های سیاسی، مذهبی، ملی و یا اخلاقی پشت آن است. تعداد پست های ارسالی درواحد زمان، آمار مراجعه کنندگان و نظر دهی آنها در اولویت اول قرار ندارد. هویت های حقوقی اکثرا علنی است و هویت های حقیقی بستگی به شرایط علنی یا غیر علنی می شوند.
ویژگی تبلیغی بودن: نکته مهم در اینگونه نوشته ها اولویت و اهمیت فوق العاده ایست که برای آمار مراجعه کنندگان وجود دارد. سایت های خبری و تبلیغاتی در این ویژگی مشترکند.
ویژگی خلاقه بودن: هدف از آن تولید است؛ تولید فکر و یا تولید احساس. مهمترین اولویت آن دست اول بودن (اورجینال بودن) مطلب است. اولویت دوم، میزان واکنش ها نسبت به آنهاست (تائید و تشویق، تصحیح، مخالفت، تاثیر پذیری پنهان)
البته درعالم واقعیت ترکیبی از ویژگیهای فوق و با شدت و ضعف متفاوت در یک نوشته دیده می شوند. حال فاجعه آن است که نویسنده مطلب خود رادارای یک مجموعه ویژگی مشخص بداند و توقعات خود از رهگذران کوچه های مجازی را بر آن مبنا تنظیم کند، اما مراجعه کنندگان دنیای وب جمع بندی دیگری از آن داشته باشند و رفتارهای خود را به شکلی متفاوت بروز دهند!
شما کدام ویژگی یا ویژگی ها را وجه غالب نوشته های خود می دانید؟ در مورد نوشته های ما چه قضاوتی دارید؟
رازگو بلوچ – 27 فروردین 1389
۴ نظر:
با سلام مهندس !اينكه چه نوشته باشي مهم است ولي اينكه هويت مجازي براي عموم مشخص باشد در سطح ارائه افكار نو خيلي مهم است اينكه يكي نظرات چپي يا راستي مي نوست برااو نمي توان خرده گرفت چون به افكار عده ممعلوم الحال تبليغ مي كند ولي اورجينال بودن افكار نياز به ابراز هويت دارد وخيلي مهم است اينكه يكي اداعا كند دادشاه قهرمان بوده ولي بي هويت باشد مهم نيست چون خيليها ادعا كردند اين بشر قهرمان بوده ولي اگر يك خير خواهي امد وادعا كرد اين قهرمان نقص داشته بايد با دليل ومدرك وهويت ادعايش را به مسند نقذ بگذارد ويا موارد ديگر مثل اينكه تحصيلكردان بلوچ خوبند هيچ چالشي ندارد ولي اگر بگويم اين منورالفكران پوچند بايد با هوايت ومدرك ثابت شود موفق باشي موب مفيدي براي من داشتي ديگران نمي دانم
" بلوچی را پاس بداریم " مکمل " پارسی را پاس بداریم "
چندی قبل در یکی از وبلاگها مطلبی راجع به قومیت گرایی خواندم که با استناد به حدیث پیامبر(ص) قومیت گرایی افراطی را محکوم کرد بود. و در پایان متذکر شده بودند که دلسوزی برای قوم خویش کاملا رواست و اقدام برای پیشرفت و ترقی قوم کاملا صحیح و بجاست.
به نظر بنده حس ناسیونالیتی و قومیت گرایی امری فطری است و مانند هر موضوع دیگر بایستی در حد اعتدال تقویت شود.
قوم گرایی به همان اندازه که از بعضی جهات مضر است، در جهت حفظ و تقویت و ترقی فرهنگ بسیار مفید و موثر بلکه ضروری است.
با این مقدمه کوتاه از شما درخواست می کنم سوالات زیر را که در ارتباط با تقویت زبان مادری است، برای خودتان مرور و تجزیه و تحلیل نمائید.
1- تا مروچئین روچا بلوچی زبانئی پگرمند بوتگی ؟
1- تا ای وهد و بیلاَ چنت نبشتانک په بلوچی زبانا ونتگ و نبشتگ إت ؟
3- چه پیرمرد و پیرزالانی گپان وشحال بی یا که پزور گوش کشی ؟
4- ایا مهلوکانی گپ و گالانا دلگوش کرتگت که چونکا گپ جننت ءُ چونین گالان کارمرد کننت ؟
5
- ایا وتی لوگ ءُ وتی سیادانی لوگانی گپانا دلگوش کرتگت خاص زهگک ءُ نوک ورنایانی گپانا هشکتگت ؟
6- شمئی نزّ و گمانا بی سواتین مهلوک په بلوچی زبانا گیشتر حزمت کتا یا که سواتدار و وانوگر و زانتکار ؟
7
- په راستی چنت سال دگه که نوکین نسل کدیمی نسلی جاگها بنندیت چه بلوچی زبانا چه پشت کپیت ؟
8- په شمئی نزّا پیکه په بلوچی زبانئی زندگ کنگا چه کسانی همت بکننت ؟
9- ای همت و کوشست چه کجا و کدی پیکه بنگیج ببیت ؟
10- وانوگر خاص وبلاگ نویسانی وظیپه مه ای باره چیئنت ؟
سلطان سلاطین (الله)
1389/01/28
وب زیبایی بود با اجازه تان لینک شدید.
موفق باشید
salam rzgo jan albate site shoma va neveshtehaye shoma ehsas khobi be man dad ...be onvan yek baloch did bz va enteghadi shoma besyar alie ...albat eshkalat ham vared ..khosasan dar mored dadshah ...
rteraf mikonam etelate man dar in mored kam e ...
vali mobareze dadshh baram mafhomi nadare ....
magar na anke amrikai ha baraye khedmat va barresi omade bodan ....nabayad gereftar taasob bod ...magar na inke besyar az tarhahy balochestan z jomle hamin sad pishin ba motaleat amrikai bode ..
به دوست ناشناس سوم: دادشاه محصول زمان خود بود و بس! نه یک مبارز مقدس و نه یک جانی و قاتل محض. من به بهانه این ماجرا به دنبال واکاوی حوادث و شرایط آن روزگارم تا بدانم چه بر پدر بزرگهای ما رفته است. همین!
مثالی هم که شما آورده اید مثال خوبی بود. البته گویا مطالعات سد پیشین با آلمانی ها بوده است اگر اشتباه نکنم.امریکائی ها تازه وارد میدان شده بودند آن زمان.
ارسال یک نظر